۱ـ تقسیم زیاد سود:
مدیر مبالغ استقراض شده از اعتباردهندگان را ممکن است به عنوان سود بین سهامداران تقسیم کند. به عبارت دیگر مدیران شرکت به جای استفاده از منابع استقراض شده برای عملیات و ایجاد منافع، آن را میان سهامداران تقسیم و از شرکت خارج میکنند. این عمل ممکن است به ورشکستگی شرکت منجر و به نوبه خود باعث نکول مطالبات اعتباردهندگان از سوی شرکت شود.
۲ـ تضعیف مطالبات اعتباردهندگان قبلی
مدیران شرکت ممکن است وجوه دیگری را از سایر اعتباردهندگان استقراض نمایند و به طلبکاران جدید قول دهند که در رتبهبندی، آنها را برابر یا بالاتر از اعتباردهندگان قبلی قرار دهند.
۳ـ خرید داراییها با ریسک بالا
ممکن است مدیر با وجود استقراض شده، داراییهای با ریسک بالا را خریداری کنند و این موضوع میتواند منتج به ضرر وام دهندگان و به سود مالکان شرکت و مدیران شرکت شوند. مثلاً فرض کنید شرکت ۱۰ میلیون ریال وام دریافت کند و آن را صرف سرمایهگذاری در اوراق بهادار با ریسک بالا و یا خرید و ادغام شرکتهای زیانآور نماید.
۴ـ عدم سرمایهگذاری در پروژههای سودآور
مدیر ممکن است پذیرش سرمایهگذاریهای سودآور را رد نماید، زیرا ممکن است منافع حاصل از انجام سرمایهگذاریهای مذکور به اعتباردهندگان منتقل شود.
⇐برای کاهش رفتارهای فرصتطلبانه مدیر در رابطه با اعتبار دهندگان، آنها معمولاً در تنظیم قرارداد خود با شرکت ممکن است روشهای زیر را به کار گیرند:
الف) محدودیت در تقسیم سود: اعتبار دهنده در قرارداد برای تقسیم سود محدودیتی در نظر میگیرد تا تمام سود تقسیم نشود و بخشی از آن در شرکت باقی بماند.
ب) محدودیت ادغام: این محدودیت، رفتارهای فرصتطلبانه مدیر در خرید داراییها با ریسک بالا را محدود میکند.
ج) در رهن درآوردن دارایی: به موجب این محدودیت، داراییهای شرکت برای تضمین وام در رهن اعتباردهنده قرار میگیرند و بدون اجازه اعتبار دهنده شرکت آن دارایی را نمیتواند بفروشد.
د) محدودیت افزایش بدهی: ممکن است وام دهنده شرط بگذارد که وام گیرنده سایر اعتباردهندگان را از نظر رتبهبندی برابر ویا بالاتر از وام دهنده اولیه رتبهبندی نکند.
ه) سایر موارد
اعتباردهندگان ممکن است به غیر از موارد فوق، شرایط دیگری را برای وام گیرنده اجبار نمایند. آن موارد میتواند شامل:
صورتهای مالی حسابرسی شده و ارائه آن به اعتبار دهنده برای نظارت بر عملکرد و وضعیت مالی وام گیرنده.
۰ نظر
نمایش وضعیت
ACTIVE