ساموئل کرامر Samuel N.Kramer در سال ۱۹۵۷ کتابی را تحت عنوان «تاریخ در سومر آغاز می شود» منتشر ساخت. بعدها ژان بوترو Jean Bottero و ماری ژوزف استو Marie Joseph Steve در کتاب خود تحت عنوان «روزی روزگاری در بین النهرین» که در سال ۱۹۹۴ منتشر ساختند به این مساله اشاره کردند
اجتماعی شدن رفتار و اعتبار قوانین قضایی
جامعه سومر در ابتدا جامعه ای وحشی و خشن بود، اما به تدریج به سمت عدالت و تعدیل قدرت با قانون سوق می یافت. لوح حمورابی را می توان بهترین نمونه برای آگاهی حقوقی سومریان دانست. این لوح یکی از کهن ترین مجموعه قوانینی است که تاکنون شناخته شده است، هر چند نمی توان آن را کهن ترین قانون عهد باستان دانست.مورگان در کاوش های خود به سال ۱۹۰۱ و ۱۹۰۲ در شوش این لوح را از زیر خاک بیرون آورد. به دلیل بی تفاوتی پادشاه وقت ایران که طی قراردادی دیپلماتیک این لوح با ارزش را در اختیار دولت فرانسه قرار داده بود، موزه لوور میراث دار آن شد. سه قطعه سنگ با برش هایی صاف روی هم قرار گرفته اند و لوحی را به وجود آورده اند که ارتفاع آن ۲۵/۲ سانتی متر و وزن آن ۴ تن است. این لوح در حدود سال ۱۸۰۰ قبل از میلاد و به زمان سلطنت حمورابی در بابل ساخته شد ولی پس از تصرف بابل توسط شوتروک ناهونته Shutruk – Nahhunte ، وی آن را به عنوان نشان پیروزی بر بابلیان با خود به شوش آورد. به نظر می رسد پادشاه شوش برای نگارش تاریخ خود روی لوح، بخش پایینی آن را پاک کرده ایست. در بخش بالایی حمورابی را می بینیم که در حضور خدای بابل یعنی مردوک Marduk ایستاده است و مردوک نشان قدرت شاهی را به عنوان نشان مشروعیت سلطنت وی به او می بخشد. در مقدمه متن لوح، حمورابی بدون هیچ گونه تواضعی چنین می گوید: «آنگاه که مردوک به من رسالت داد تا بین مردم کشور خود نظم را برقرار سازم و راه سعادت را برای آنان برگزینم، من نیز نظم و قانون را برقرار ساختم و به این ترتیب خوشبختی را به رعایای خویش هدیه کردم.» خوشبختی و سعادت ملت در نظم و قانونی است که چشمان تیزبین پادشاه به حمایت خدای بابل بر آن نظارت دارد و این هدف اصلی آنان بود. لوح حمورابی خلاصه ای از آداب و رسوم بابل را به شکل جذاب روایت کرده است. لوح حمورابی که آن را می توان کتابچه قوانین مدنی و جزایی، جامعه شناسی، اقتصاد روستایی، حسابداری و مدیریت دانست، ابعاد جذابی از جامعه بابل را نشان می دهد که علیرغم برخورداری از چهره ای خشن و سخت گیرانه عادلانه نیز بوده است. منشا و سرآغاز بسیاری از نهادهای قضایی که بعدها یونانیان و رومیان آنها را گسترش دادند، در متن لوح حمورابی وجود دارد. جی اچ ولمینک J. H. Vlaemmink در مقاله ای که به سال ۱۹۵۶ آن را منتشر ساخت چنین می نویسد: «در لوح حمورابی به متونی بر می خوریم که در آن نظم و ترتیب حساب ها بیان شده است، نظیر متنی که مربوط به قرارداد کمیسیونی است و به نظر می رسد تعهدی قانونی را ایجاد کرده است. این تعهد را می توان شکل واقعی حسابداری دانست و یا ثبت صورتحساب برخی معادلات تجاری.» ونسان شل در سال ۱۹۰۴ برخی از قسمت های لوح را چنین ترجمه کرده است: قانون ۱۰۰: مامور دولت سودهای پول را به اندازه ای که برده است، اعلام خواهد کرد و با محاسبه روزها، مبلغ آن را به بازرگان پرداخت خواهد کرد. قانون ۱۰۴: اگر بازرگانی به مامور دولت گندم، روغن و یا هر ماده خوراکی دیگری را بسپارد، مامور دولت مبلغ آن را ثبت و به بازرگانی پرداخت خواهد کرد. مامور دولت باید بابت پول پرداختی به بازرگان از وی رسید و یا امضا بگیرد. قانون ۱۰۵: اگر مامور دولت مرتکب اشتباهی شد و از بازرگان رسیدی دریافت نکرد، بازرگان پول دریافتی را نمی تواند وارد فعالیت تجاری خود بکند. البته ترجمه های دیگری نیز از این قانون ها وجود دارد. و شاید بهتر باشد برخی از آنها را با همدیگر مقایسه کنیم، ترجمه آ. فینه A. Finet از قانون حمورابی به سال ۱۹۷۳.
قانون ۱۰۰: اگر تاجری برای فروش کالا یا تجارت پولی را در اختیار مامور دولت قرار دهد، و اگر مامور دولت را به ماموریت بفرستند، مامور دولت در طول ماموریت خود، می تواند به تجارت بپردازد. اگر مامور دولت در محل ماموریت سودی را به دست آورد، وی کل سود دریافتی را محاسبه خواهد کرد سپس مدت زمان اقامت خود را نیز حساب کرده و سود لازم را به تاجر پرداخت خواهد کرد.
قانون ۱۰۴: اگر تاجری، جو (جو به عنوان سکه به کار می رفت) پشم، روغن و یا اموال منقول دیگری را در اختیار مامور دولت قرار دهد، مامور دولت پول آنها را محاسبه کرده و به تاجر پرداخت خواهد کرد. مامور دولت سند مهر شده ای را از تاجر خواهد گرفت که در آن مقدار پول پرداختی به تاجر ذکر شده است.
قانون ۱۰۵: اگر مامور دولت فراموش کرد و سند ممهور مربوط به پول پرداختی به تاجر را از وی نگرفت، پولی که در سند مهر شده ذکر نشده است، محاسبه نمی شود.
در سال ۱۹۷۷ اسلشتر E. Szlechjter این قوانین را به شکل دیگری ترجمه کرده است.
قانون ۱۰۰. اگر تاجری به مامور دولت (یا مسافر) پولی را برای خرید یا فروش کالایی پرداخت کند و سپس وی را به سفر اعزام کند، مامور دولت در طول مسافرت با پول دریافتی به خرید و فروش بپردازد، و اگر در این محل، سودی را کسب کند، وی سود کل پول دریافتی را محاسبه خواهد کرد و سپس با محاسبه روزهای اقامت خود در آن محل، باید تاجر را راضی کند.
قانون ۱۰۴: اگر تاجری جو، پشم، روغن یا هر شیء منقول دیگری را برای فروش در اختیار مامور دولت قرار دهد، مامور دولت پول جنس دریافتی را محاسبه خواهد کرد و آن را به تاجر پرداخت می کند. مامور دولت لوح ممهور شده ای را بابت پول پرداختی به تاجر دریافت خواهد کرد.
قانون ۱۰۵: اگر یک مامور دولتی فراموش کرد و سند مهر شده را دریافت نکرد، پول فاقد مهر را در محاسبات خود وارد نخواهد کرد.
به نظر می رسد که لزوم نوشتن حساب ها در معاملات وی اجتناب ناپذیر بوده است. بند ۱۰۵ به خوبی مشخص کرده است که در صورت عدم ثبت پول پرداختی، امکان تایید معامله وجود ندارد. نویسندگان بسیاری به این نتیجه رسیده اند که واسطه ها و نماینده تجار باید حساب دقیق معادلات را داشته باشند و اگر بخشی از عوامل انجام آن را فراموش کنند به این دلیل است که این مساله به کرات اتفاق افتاده است. در این حالت خاص، بر طبق شیوه حسابرسی پول سودهای حساب شده، محاسبه مجاب نمی شود. به غیر از متن قانون حمورابی هزاران لوح دیگر نیز پیدا شده است که عناصر حسابرسی را به طور مشخص در اختیار ما قرار می دهند. فعالیت های گسترده علمی و حفاری های متعدد باستان شناسی در سال های آغازین قرن ۲۱، بسیاری از جنبه های ناشناخته عادات و رسوم زندگی سومریان و بابلیان را روشن ساخته است. آنها که از کناره های مدیترانه تا گوشه و کنار امپراطوری پارس در سفر بودند، مجبور بودند که از پول خود مراقبت کنند. همچنین برگه های اعتباری ابداع کرده بودند که به آنها این امکان را می داد تا اجناس را محدودتر سازند. بر این اساس نوعی از قراردادهای اجتماعی بین آنها رایج بود که بر طبق آن نحوه تقسیم و توزیع سرمایه و سود آن مشخص شده بود. لوح حمورابی تنها نمونه موجود در این زمینه نیست. قبل از این قانون، لوح های دیگری نیز یافت و ترجمه شده بودند نظیر لوح اورنامو Ur – Nammu (حدود ۲۱۰۰ قبل از میلاد) که ساموئل کرمر Samucel N. Kremer آن را ترجمه کرد و یا لوح لیپیت ایشتار Lipit – Ishtar (حدود ۱۹۳۰ قبل از میلاد) که فرانسیس استل Francis Steele آن را ترجمه کرد و سر آخر لوح دادوشا Dadusha (مربوط به ۱۹۰۰ قبل از میلاد). لیکن لوح حمورابی تنها نمونه ای است که در عصر خود و پس از ساخت آن، بارها توسط نسل های بعدی نسخه برداری شد و نمونه های کپی شده آن به شهرهای مختلف ارسال شده بود. امروزه نزدیک به ۴۰ نمونه از این کپی ها شناسایی شده است که با استفاده از آنها می توان بخش از بین رفته لوح اولیه یعنی بندهای ۶۶ تا ۹۹ را بازسازی کرد.
دقت عمل در نظام مالی: کارکنان و آموزشیاران
برخی از نویسندگان نظیر دوفن مونیه Dauphin – Meunier معتقد است که بدون تردید سومریان با نظام حسابرسی و حساب های اجمالی آشنا بوده اند. بسیاری از اسناد حسابرسی مکشوفه از معابدی نظیر معبد قرمز اوروک Uruk بدست آمده اند. روحانیون سومری نظام اجرایی و اداری، نخستین پارلمان، بروکراسی، قانون بسیم قضایی را ابداع کرده بودند. معبد سنگ بنای جامعه محسوب می شود حیات مذهبی بر فعالیت های تجاری مهم متکی بود. دوفن معتقد است که خدایان معبد با تجارت و صنعت رابطه نزدیکی داشتند. این ارتباط از طریق هدایایی صورت می گرفت که علاوه بر رعایای ساده، شخصیت های مهم و پادشاهان نیز به معابد می دادند. از این مرحله یعنی اهدای ارادی به مرحله مشارکت اجباری یک گام باقی مانده بود که آن هم مدتی بعد برداشته شد. زمانی که مشارکت ها اجباری شد معابدی که ثروت هایی را در اختیار داشتند، توانستند وام هایی را با سود مشخص به افراد بپردازند و با تکامل شیوه بانکداری آنها، امکان مدیریت مناسب امانت ها را فراهم آورد. تمامی این عملیات باید حسابرسی می شد، دریافت رسید الزامی بود تا از نظر نهادهای مذهبی و دولتی مشکل خاصی بوجود نیاید و کارکنان بتوانند از طریق آن کیفیت بالای سیستم اجرایی خود را در معرض نمایش قرار دهند. ادوارد شیرا Edward Chiera که مورخی خیان پرداز بود (۱۹۳۸) در کتاب خود سعی کرده است که فضای دفتر حسابرسی در یک معبد بابلی را در شش هزار سال قبل توصیف کند: «ردیفی از منشی های آموزش دیده که آشنا با علم حسابرسی هستند، روی انبوهی از گل رس چمباتمه زده اند و الواح کوچکی را تهیه می کنند. روی الواح و در ستون هایی از اعداد صورت حساب هایی را تهیه می کنند که به صورت ماهیانه و سالیانه جزییات آن را مجددا می نویسند. برای رسیدن به این مرحله، منشی ها مجبور بودند که آموزش های حرفه ای را در مدرسه ای به نام «خانه الواح» فرا بگیرند که بیشتر این منشی ها از خانواده های مرفه انتخاب می شدند که در آن هر روز منشی آینده لوح روزمره خود را با کپی برداری از برخی نمونه ها تهیه می کرد تا با تمرین نگارش، خط خود را بهبود بخشید.